از به دوش کشیدن من خسته شدی
سنگین بودم
از دست هایم خسته شدی
و از چشم هایم
و از سایه ام
حرف هایم تند و آتشین بودند

روزی می آید
ناگهان روزی می آید
که سنگینی ردپاهایم را
در درونت حس کنی
رد پاهایی که دور می شوند
و این سنگینی
از هر چیزی طاقت فرساتر خواهد بود

ناظم حکمت
ترجمه ی رسول یونان


برچسب‌ها: اشعار, شعر جهان, ناظم حکمت, رسول یونان
+ نوشته شده در  سه شنبه پانزدهم اسفند ۱۳۹۶ساعت 23:0  توسط احسان نصری  | 

سرم را نه ظلم می تواند خم کند،
نه مرگ،
نه ترس!

سرم فقط برای بوسیدن دست های تو
خم می شود...

ناظم حکمت

ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر رو به تمام مادران سرزمینم تبریک میگم


برچسب‌ها: اشعار, شعر جهان, ناظم حکمت
+ نوشته شده در  جمعه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۴ساعت 13:36  توسط احسان نصری  | 

روزی می آید

ناگهان روزی می آید
که سنگینی ردپاهایم را
در درونت حس می کنی

ردپاهایی که دور می شوند

و این سنگینی
از هر چیزی طاقت فرساتر خواهد بود

ناظم حکمت


برچسب‌ها: اشعار, شعر جهان, ناظم حکمت
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۳ساعت 13:11  توسط احسان نصری  | 

تنهایی
چیزهای زیادی
به انسان می آموزد

اما تو نرو
بگذار من نادان بمانم

ناظم حکمت


برچسب‌ها: اشعار, شعر جهان, ناظم حکمت
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۲ساعت 14:38  توسط احسان نصری  |