خالق، مرا شاعر، تو را شعر آفریده
چشمت دو بیتی؛ لب، غزل؛ مویت قصیده

دارد قشون آبی چشمت می آید
روسی برای فارسی لشگر کشیده

اول صدایت میکُشد نازک دلان را
چون سوت موشک بین شهری جنگ دیده

کام یکی از عاشقانت را برآور
یک لب مکیده بهتر از صد لب گزیده

حق میدهد بر مکر و نیرنگ زلیخا
هرکس به عمرش قصه ی یوسف شنیده

یک روز می آیی تو هم مثل ثریا
در پیریِ یک شهریارِ قد خمیده...

علی رکن الدین


برچسب‌ها: اشعار, غزل, علی رکن الدین
+ نوشته شده در  سه شنبه پنجم آذر ۱۳۹۲ساعت 18:33  توسط احسان نصری  |