شاه بودم، تخت رفت و تاج هم پيدا نشد
سر نخِ مشكوك اين تاراج هم پيدا نشد

دست در دستت، به لب لبخند، روي اين زمين
حال و احوالي كه در معراج هم پيدا نشد

يار من بودي به حكم دل، دريغ اما دريغ
توي دستت يك دولوي خاج هم پيدا نشد

درسخوان بودم ولي كنكور عشقت سخت بود
تست هايش در كتاب گاج هم پيدا نشد

سعي جانفرساي من، از اين غزل تا چشم تو
در صفا و مروه ي حجاج هم پيدا نشد

ايمان صابر


برچسب‌ها: اشعار, غزل, ايمان صابر
+ نوشته شده در  پنجشنبه یازدهم دی ۱۳۹۳ساعت 13:32  توسط احسان نصری  |