من این راه دراز را آمدم
که تو را ببینم
زمین شخم‌زده را دیده‌ام
پاره خشت و ماه بریده را دیده‌ام
شگفت کودکان
و پایمال علف‌ها را دیده‌ام
سایه‌بانی خاک و شعله‌ی آه را دیده‌ام
باد را دیده‌ام؛
و تو را ندیدم

شمس لنگرودی


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, شمس لنگرودی
+ نوشته شده در  پنجشنبه سی و یکم مرداد ۱۳۹۸ساعت 14:7  توسط احسان نصری  | 

به دامان تو ای پایان و ای آغاز برگشتم
پر و بالی تکاندم، خسته از پرواز برگشتم

به سویت آمدم تا خود بگویم راز عشقم را
دل از شرمندگی پر بود و بی ابراز برگشتم

مرا چون موج، دوری از تو ممکن نیست ای ساحل
هزاران بار ترکت کردم اما باز برگشتم

نه مثل ساحران پستم نه چون پیغمبران والا
عصا انداختم بی سحر و بی اعجاز برگشتم

دل از بیهوده گردی‌های سابق کندم و چون گرد
به دامان تو ای پایان و ای آغاز برگشتم

سجاد سامانی


برچسب‌ها: اشعار, غزل, سجاد سامانی
+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۸ساعت 11:34  توسط احسان نصری  |