دلی گرفته و چشمی به راه دارم من
مخواه بی تو بمانم، گناه دارم من...

به رغم خانه‌خرابی و دربه‌در شدنم
چه بیت‌ها که از آن یک نگاه دارم من

غمت به زندگی‌ام رنگ تازه بخشیده است
سپید مویم و بختی سیاه دارم من

به لطف دائمِ ساقیِ دست و دل باز است
اگر که حال خوشی گاه‌گاه دارم من

دریغ! یار فراموشکار من عمری است
که پشت پنجره چشمی به راه دارم من

محمد عزیزی


برچسب‌ها: اشعار, غزل, محمد عزیزی
+ نوشته شده در  دوشنبه شانزدهم بهمن ۱۴۰۲ساعت 8:26  توسط احسان نصری  |