کس مثل تو اسطوره ی شیرین دهنی نیست
همرنگ لبت هیچ عقیق یمنی نیست

پوشانده تنت را شب مویی که یقیناً
کوتاه تر از پیرهن ترکمنی نیست

دریاچه ی آغوش تو آرام که باشد
در ذهن چه کس وسوسه ی آبتنی نیست

کارم شده در شهر بگردم و بگریم
دیوانگی هیچ کس این حد علنی نیست

در حسرت دیدار توام تا به قیامت
روزی که تنی دستخوش پیرهنی نیست

در من نفسی هست که هر مرد ندارد
در تو هوسی هست که در هیچ زنی نیست

حسن حسن پور


برچسب‌ها: اشعار, غزل, حسن حسن پور
+ نوشته شده در  شنبه دهم خرداد ۱۳۹۳ساعت 12:41  توسط احسان نصری  |