نمی خواهی اگر من را، تو را هر لحظه می خواهمکه تو معشوق من هستی، همان معشوق دلخواهمشبی افتاد تصویرت، درون چشمه ی چشممپلنگی خیره بر آبم، تو هستی چهره ی ماهمنه شیرازی، نه تهرانی، تو هستی آنکه می بخشمبه یک لبخند کوتاهش، سمرقند و بخارا همبیا قدری محبت کن، کنار من قدم بردارتمام آرزویم شد، تو باشی یار و همراهم"که عشق آسان نمود اول..." برای من نخوان وقتیکه از دشواری پایان عشق آگاه آگاهمهمیشه متهم کردی، مرا با انگ خودخواهیتو هستی جسم و روح من، اگر اینقدر خودخواهماگرچه شد غزل شعرم، ولی اقرار باید کردشبیه شعر نیمایی: "تو را من چشم در راهم"احسان نصریبرچسبها:
اشعار,
غزل,
احسان نصری
+
نوشته شده در پنجشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۳ساعت 0:48  توسط احسان نصری
|
ای کاش دلتنگی تو بودیمی دیدمت هر روزسید علی میر افضلیبرچسبها:
اشعار,
شعر سپید,
سید علی میر افضلی
+
نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 14:18  توسط احسان نصری
|
شب گذشته من و او، چه خواب خوبی بوددر آن سیاهی شب آفتاب خوبی بودهمیشه موقع دیدار او دلم می ریختاگرچه ترس نبود، اضطراب خوبی بودگناه نیمه شب ما کلام حافظ شدگناه نیمه شب ما ثواب خوبی بودتفاُلی نزد و یک غزل برایم خواندولی عجب غزلی! انتخاب خوبی بود"چه مستی است ندانم که رو به ما آورد"جهان به رقص در آمد... شراب خوبی بودسوال کردم از او عشق چیست؟ چشمانشسکوت ریخت برایم، جواب خوبی بودتمام شب تن او را ورق ورق خواندمغزل، سپید، ترانه، کتاب خوبی بوداگرچه شاعر آیینی ام دلش می خواستکه عاشقانه بگویم، عذاب خوبی بودسید حمیدرضا برقعیبرچسبها:
اشعار,
غزل,
سید حمیدرضا برقعی
+
نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۳ساعت 13:44  توسط احسان نصری
|
من سیگاری نیستمفقط تو کمی دیر کرده ایمحمد ستایشیبرچسبها:
اشعار,
شعر سپید,
محمد ستایشی
+
نوشته شده در شنبه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۳ساعت 13:24  توسط احسان نصری
|
گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها راتا زودتر از واقعه گویم گله ها راچون آینه پیش تو نشستم که ببینیدر من اثر سخت ترین زلزله ها راپر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیستاز بس که گره زد به گره حوصله ها راما تلخی نه گفتنمان را که چشیدیموقت است بنوشیم از این پس بله ها رابگذار ببینیم بر این جغد نشستهیک بار دگر پر زدن چلچله ها رایک بار هم ای عشق من از عقل میاندیشبگذار که دل حل کند این مسئله ها رامحمدعلی بهمنیبرچسبها:
اشعار,
غزل,
محمدعلی بهمنی
+
نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۳ساعت 12:2  توسط احسان نصری
|
به دوست داشتنت مشغولمهمانند سربازی که سال هاستدر مقری متروکبی خبر از اتمام جنگنگهبانی می دهد...زانیار بروربرچسبها:
اشعار,
شعر سپید,
زانیار برور
+
نوشته شده در دوشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۳ساعت 11:29  توسط احسان نصری
|
در این زمانه که احساس مثل سابق نیستبرای عشق، کسی جز تو لایق نیستهواشناسی کشور دروغ می گویدکه هیچ باد خوشی با دلم موافق نیستجهان به منطقه ای جنگ دیده می ماندفقط تویی که دلت جزو این مناطق نیستولی چه سود، که سرگرم کار خود شده ایو بی خیالی ات از روی عقل و منطق نیستچگونه نورِ هدایت به دادمان برسد؟کسی که فکر تماشای صبح صادق نیستبه این نتیجه رسیدم که بی تو سر بکنمقبول می کنم این مرد، دیگر عاشق نیستامید صباغ نوبرچسبها:
اشعار,
غزل,
امید صباغ نو
+
نوشته شده در یکشنبه نوزدهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 14:28  توسط احسان نصری
|
سر تا سر جان ما پر از تب نشدهچون جام جنون ما لبالب نشدهما منتظریم ماه کامل بشوددور قمری چهارده شب نشدهجلیل صفربیگیبرچسبها:
اشعار,
رباعی,
جمعه های انتظار,
جلیل صفربیگی
+
نوشته شده در جمعه هفدهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 19:17  توسط احسان نصری
|
تمام اصل های حقوق بشر را خواندم
و جای یک اصل را خالی یافتم
و اصل دیگری را به آن افزودم
عزیز من
اصل سی و یکم:
هر انسانی حق دارد
هر کسی را که می خواهد دوست داشته باشد
پابلو نرودا
برچسبها:
اشعار,
شعر جهان,
پابلو نرودا
+
نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 21:3  توسط احسان نصری
|
نه نگاهی، نه سلامی، نه کمی گپ زدنیگرچه من رودم و تو لایق دریا شدنیبرق چشم تو به هر بت بخورد می شکندچه کسی دیده بتی با هنر بت شکنیادبیات جهان محو جمالت شده، چون...تو کلاسیکِ زن هستی و مدرنیته تنیبا چنین وصف کجا می شود از عشق گذشت؟ای تن تُردِ تو چینی و لبانت وطنی"قل هو الله و احد" غیر خدا نیست ولیمی پذیرم تو اگر لافِ ان الحق بزنیعمران میریبرچسبها:
اشعار,
غزل,
عمران میری
+
نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 20:40  توسط احسان نصری
|
پدرتدر خیابان انقلاب کردتودر دلم...نيما معماريانبرچسبها:
اشعار,
شعر سپید,
نيما معماريان
+
نوشته شده در دوشنبه سیزدهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 16:46  توسط احسان نصری
|
سیب غلتان رودخانه ی من، آهوی نقش بسته بر چینیپری قصه های کودکی ام، قالی دستبافِ تزیینیخُنکای نسیم اول صبح، گرمی چای عصر پاییزیبه چه نامی تو را صدا بزنم؟ لیلی روزگار ماشینیدور مجنون گذشت اینک من، دور لیلا گذشت اینک تودست بردار از این حکایت تلخ، تا بگویم چقدر شیرینیاز کدامین عشیره ای بانو، که در این شهر آسمان زنجیرشیر از آفتاب می دوشی، میوه از باغ ماه می چینیای جهان بر مدار مردمکت، چشم بردارم از تو؟ ممکن نیستمنم آنکس که زندگی کرده، سالها با همین جهان بینیگیسووان سیاه پوشت را، روی دیوار شانه ها آویزتا ببینی غزلسرایان را، همه مشتاق شعر آیینیجنبش سبز فتنه انگیزی، اگر از جای خویش برخیزیکودتاچیِ مخملی دامن، شورشی! بهتر است بنشینیعشق حق مسلم من و توست، مابقی را به دیگران بسپارهرچه داری اگر به عشق دهی، کافرم گر جُویی زیان بینیمجید آژبرچسبها:
اشعار,
غزل,
مجید آژ
+
نوشته شده در شنبه یازدهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 23:56  توسط احسان نصری
|
عزیزمزمستان میانمان ریش سفیدی کرده است،نمی آیی؟بهرنگ قاسمیبرچسبها:
اشعار,
شعر سپید,
بهرنگ قاسمی
+
نوشته شده در سه شنبه هفتم بهمن ۱۳۹۳ساعت 17:47  توسط احسان نصری
|
زمین خلاصه ای از چشم آسمانی توستغزل برآمده از بازی زبانی توستنه اندونزی و ژاپن، نه بم، نه هائیتیتکان دهنده ترین صحنه، شعرخوانی توستکمی نخند، کمی دور شو، کمی بد باشکه هرچه می کشم از دست مهربانی توستهرآنچه را بفروشم نمی رسد وسعمبه خنده ی تو که سوغات دامغانی توستبلوغ زود رسم علت کهولت نیستاگر که پیر شدم مشکل از جوانیِ توستدو سال می گذرد من هنوز سربازموظیفه ی شب و روزم ندیده بانی توستیاسر قنبرلوبرچسبها:
اشعار,
غزل,
یاسر قنبرلو
+
نوشته شده در پنجشنبه دوم بهمن ۱۳۹۳ساعت 13:57  توسط احسان نصری
|