مادرم بنشین
میخواهم دورت بگردم
تا منظومه ی شمسی
از اعتبار بیافتد!

ناصر رعیت نواز

روز مادر و روز زن رو به تمامی مادران و بانوان خوب دنیا تبریک می گم


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, ناصر رعیت نواز
+ نوشته شده در  یکشنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۳ساعت 16:12  توسط احسان نصری  | 

روزی می آید

ناگهان روزی می آید
که سنگینی ردپاهایم را
در درونت حس می کنی

ردپاهایی که دور می شوند

و این سنگینی
از هر چیزی طاقت فرساتر خواهد بود

ناظم حکمت


برچسب‌ها: اشعار, شعر جهان, ناظم حکمت
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۳ساعت 13:11  توسط احسان نصری  | 

اینکه گفتی: «بی تو آنجا مانده ام تنها» که چه؟!
«بارها دیدم تو را در عالم رؤیا» که چه؟

اینکه گفتی: «در تمام شهرها چشمم ندید -
مرد خوبی مثل تو در بین آدمها» که چه؟!

بودنت وقتی نیازم بود پیدایت نبود
بعد از این مدت نبودن؛ آمدی اینجا که چه؟!

راز ما لو رفته و شهری شد از آن با خبر
آنچه بوده بینمان را می کنی حاشا که چه؟

پاکی مریم مگر از چهره اش پیدا نبود؟!
بعد ناپیدایی ات حالا شدی پیدا که چه؟

من که گفتم برنخواهم گشت دیگر هیچوقت
آمدی دنبال من تا این سر دنیا که چه؟

من که دیوار قطوری دور قلبم ساختم
پشت چشم از عشوه نازک می کنی حالا که چه؟

اصغر عظيمي مهر


برچسب‌ها: اشعار, غزل, اصغر عظيمي مهر
+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و پنجم فروردین ۱۳۹۳ساعت 13:19  توسط احسان نصری  | 

کاش می توانستیم
طعم اولین بوسه مان را
جایی ذخیره کنیم

تا هرگاه عمر عشقمان رو به زوال می رفت
مزه مزه اش کنیم
و به یاد بیاوریم چه راه طویلی را
برای اولین بوسه سپری کرده ایم

کاش می توانستیم
طعم اولین بوسه مان
بنیادی ترین سلول های جهان را
جایی ذخیره کنیم

احسان نصری


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, احسان نصری
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۳ساعت 12:42  توسط احسان نصری  | 

جادوی چشم های تو را دختری نداشت
جادوی چشم های تو را دیگری نداشت

می خواستم وجود تو را شاعری کنم
این کار احتیاج به خوش باوری نداشت

آتش زدی به زندگیِ مردِ آذری
تقویم قبلِ آمدن ات «آذر»ی نداشت

در چشم هات معجزه بیداد می کند
باید چگونه دعویِ پیغمبری نداشت؟!

یک شهر در به در شده است از حضورِ تو
یوسف هم اینقَدَر، به خدا مشتری نداشت

بر «تختِ» خود بخواب و به «جمشید»ها بگو
این مرد قصدِ غارت و اسکندری نداشت

وقتی که رفت، جنسِ دلش را شناختم
او یک فرشته بود، اگرچه پری نداشت...

امید صباغ نو


برچسب‌ها: اشعار, غزل, امید صباغ نو
+ نوشته شده در  جمعه بیست و دوم فروردین ۱۳۹۳ساعت 15:9  توسط احسان نصری  | 

دموکراتم
وقتی در کافه ی کوچکی
رو به روی هم نشسته باشیم.

لیبرالم
حتی وقتی شک ندارم
داری برای به دام انداختنم دانه می پاشی.

سکولارم
وقتی از بودنت مطمئن نیستم.

به چپ می زنم
اگر راستش را نگفته باشی.

طالبانم
اگر از تمام دنیا سهم من نباشی.

مریم نوایی نژاد


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, مریم نوایی نژاد
+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۳ساعت 12:43  توسط احسان نصری  | 

جا می خورد از تُردی ساق تو پرنده
ايمان منی سست و ظريف و شکننده

هم چون کف امواج «خزر» چشم گريزی
هم مثل شکوه «سبلان» خيره کننده

می خواست مرا مرگ دهد آنکه نهاده ست
بر خوان لبان تو مربای کشنده

چون رشته ی ابريشم قاليچه ی شرقی ست
بر پوست شفاف تو رگ های خزنده

غير از تو که يک شاخه ی گل بين دو سيبی
چشم چه کسی ديده گل ميوه دهنده؟!

لب های تو اندوخته ی آب حيات است
اسراف نکن اين همه در مصرف خنده

ای قصه موعود هزار و يکمين شب
مشتاق تو هستند هزاران شنونده

افسوس که چون اشک توان گذرم نيست
از گونه ی سرخ تو ـ پل گريه و خنده

عشق تو قماری ست که بازنده ندارد
ای دست تو پيوسته پر از برگ برنده

غلامرضا طریقی


برچسب‌ها: اشعار, غزل, غلامرضا طریقی
+ نوشته شده در  چهارشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۳ساعت 13:7  توسط احسان نصری  | 

سقوط
زيباترين اتفاق دنياست
آنجا كه تو
در آغوش من مي افتي

بهرام محمودي


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, بهرام محمودي
+ نوشته شده در  سه شنبه نوزدهم فروردین ۱۳۹۳ساعت 14:25  توسط احسان نصری  | 

بگردم دور تو، دور نگاهت، دور باطل ها
مرا دیوانه می خوانند، امثال تو عاقل ها

پری رویی، نه... زیباتر، سر زیبایی ات بحث است
به طرزی که کم آوردند توضیح المسائل ها

حسادت می کنم با هر که دستش لای موهایت...
حسادت می کنم حتی به این موگیر ها، تل ها

مرا از دور میدیدی، خودت را جمع می کردی
بیا یک بار دیگر هم شبیه آن "اوایل ها..."

و من معنی بعضی شعرها را دیر می فهمم
"که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها"

مرتضی عابدپور لنگرودی


برچسب‌ها: اشعار, غزل, مرتضی عابدپور لنگرودی
+ نوشته شده در  دوشنبه هجدهم فروردین ۱۳۹۳ساعت 14:25  توسط احسان نصری  | 

نوشدارو اگر
لبان تو باشد
"سهراب" یکی دو تا نیست

محمدرضا نامدارپور


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, محمدرضا نامدارپور
+ نوشته شده در  یکشنبه هفدهم فروردین ۱۳۹۳ساعت 22:44  توسط احسان نصری  | 

بعد یک سال بهار آمده می بینی که
باز تکرار به بار آمده می بینی که

سبزی سجده ما را به لبی سرخ فروخت
عقل با عشق کنار آمده می بینی که

آنکه عمری به کمین بود به دام افتاده
چشم آهو به شکار آمده می بینی که

حمد هم از لب سرخ تو شنیدن دارد
گل سرخی به مزار آمده می بینی که

غنچه ای مژده پژمردن خود را آورد
بعد یک سال بهار آمده می بینی که

فاضل نظری


برچسب‌ها: اشعار, غزل, فاضل نظری
+ نوشته شده در  شنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۳ساعت 15:19  توسط احسان نصری  | 

گره بزن
از این گره های کور
که بختِ مرا به روزهای شوم بی تقویم می بندند،
من این نحسیِ بی تو را
کجا دَر کنم...؟

کامران رسول زاده


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, کامران رسول زاده
+ نوشته شده در  چهارشنبه سیزدهم فروردین ۱۳۹۳ساعت 10:58  توسط احسان نصری  | 

تو نمی خواهی عزیزت بشوم، زور که نیست
یا نگاهم بکند چشم تو مجبور که نیست

شده یک روز بیایی به دلم سر بزنی؟
با تو اَم! خانه ی تنهایی من دور که نیست

آن که با دسته گلی حرف دلش را می زد
پرِ درد است ولی مثل تو مغرور که نیست

نازنین، عشق که نه، اخم شما قسمت ماست
عاشقی های تو با این دل رنجور که نیست

تو مرا دیدی و از دور به بیراهه زدی
تو نگو نه، دل دیوانه ی من کور که نیست

خواستم دل بکنم از تو ولی حیف نشد
لعنتی غیرِ تو با هیچ کسی جور که نیست

مشکل اینجاست نگفتی تو به من، می دانم
تو نمی خواهی عزیزت بشوم، زور که نیست

زهرا حسینی


برچسب‌ها: اشعار, غزل, زهرا حسینی
+ نوشته شده در  سه شنبه دوازدهم فروردین ۱۳۹۳ساعت 19:49  توسط احسان نصری  | 

وقتی همدیگر را به آغوش می کشیم
نمی دانیم چکار کنیم

شنیده ام باران
شعبده بازی ست
که از کلاهش
صدای بوسه در می آورد و بر کفِ خیابان می ریزد

عزیزم
سیرک برویم؟

بهرنگ قاسمی


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, بهرنگ قاسمی
+ نوشته شده در  دوشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۳ساعت 13:33  توسط احسان نصری  | 

هرچند دوری بی خبر ماندی از احوالم
هرچند این دوریت زخمی بوده بر بالم

اما همین که حس کنم در فکر من هستی
اما همین که طرح چشمان تو در فالم...

یعنی هنوزم زندگی یک روی خوش دارد
یعنی از اینکه با توام هر لحظه خوشحالم

وقتی که چشمت دم به دم بیت المقدس تر،
بگذار من باشم فلسطینی که اشغالم

ساحل، سر ساعت، سکوتت، سیب سرخی که...
یک "سین" دیگر مانده تا نوروز امسالم

هر روز من با تو همان نوروز پیروز است
دائم به این عیدانه ی هر روزه می بالم

رویا باقری


برچسب‌ها: اشعار, غزل, رویا باقری
+ نوشته شده در  شنبه نهم فروردین ۱۳۹۳ساعت 15:38  توسط احسان نصری  | 

شبیه تو است بهار
که وقتی می آید
دیکتاتورها هم لبخند می زنند

رضا کاظمی


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, رضا کاظمی
+ نوشته شده در  پنجشنبه هفتم فروردین ۱۳۹۳ساعت 23:39  توسط احسان نصری  |