ساده اما قشنگ
قیصر
قیصر مرو که قحط سر و قحط قیصر است
در خشکسال عاطفه چشمان ما تر است
فریادها به باد شد آن کورسو فسرد
«این روزها که می گذرد» گوش ما کر است
هر دم، دم از «تنفّس صبحی» زدی و آه
خورشید هم به سوگ تو آهی مصوّر است
در قلب خستۀ تو نشان چه کاشت عشق
کین لاله زار شعر تو پر خون و خنجر است
پست است قصر قیصر رومی به چشم من
تا روم سوی بیت بلند تو قیصر است
انصاف کن که با همه مرهم نهاده هات
این زخم آخری به خدا نابرابر است
این بار نیستی که بگویم ز نیش درد
ما را زبان قاصر و قیصر سخنور است
باور نمی کنم تو نرفتی که قلب تو
در خون سرخ و زندۀ شعرت شناور است
دکتر مهدی فیروزیان
در سوگ زنده یاد دکتر قیصر امین پور
برچسبها:
اشعار
,
غزل
,
دکتر مهدی فیروزیان
,
قیصر امین پور
+
نوشته شده در چهارشنبه هشتم آبان ۱۳۹۲ساعت 15:34  توسط احسان نصری |
آدرس کانال تلگرام:
sadeamaghashang@
صفحه نخست
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
نوشته های پیشین
اسفند ۱۴۰۲
بهمن ۱۴۰۲
آذر ۱۴۰۲
مهر ۱۴۰۲
تیر ۱۴۰۲
خرداد ۱۴۰۲
فروردین ۱۴۰۲
اسفند ۱۴۰۱
آذر ۱۴۰۱
آبان ۱۴۰۱
مرداد ۱۴۰۱
اسفند ۱۴۰۰
بهمن ۱۴۰۰
آبان ۱۴۰۰
تیر ۱۴۰۰
خرداد ۱۴۰۰
اردیبهشت ۱۴۰۰
فروردین ۱۴۰۰
اسفند ۱۳۹۹
بهمن ۱۳۹۹
دی ۱۳۹۹
آذر ۱۳۹۹
آبان ۱۳۹۹
مهر ۱۳۹۹
شهریور ۱۳۹۹
مرداد ۱۳۹۹
تیر ۱۳۹۹
خرداد ۱۳۹۹
اردیبهشت ۱۳۹۹
فروردین ۱۳۹۹
اسفند ۱۳۹۸
مرداد ۱۳۹۸
تیر ۱۳۹۸
خرداد ۱۳۹۸
اردیبهشت ۱۳۹۸
اسفند ۱۳۹۷
آرشيو
آرشیو موضوعی
اشعار
بریده کتاب
جمعه های انتظار
روزهای جانسوز
رسولان خاموش
بهانه های دلم
داستانهای ساده اما قشنگ
پیوندها
من در شعر نو
پانتومیم چشمانت (احسان نصری)
حوض نقاشی
RSS