بعد از تو سرد و خسته و ساکت تمام روز...
با صد بهانه ی متفاوت تمام روز...

هی فکر می کنم به تو و خیره می شود
چشمم به چند نقطه ی ثابت تمام روز

زردند گونه های من و خاک می خورد
آیینه روی میز توالت تمام روز

در این اتاق، بعدِ تو تکرار می شود
یک سینمای مبهم و صامت تمام روز

گهگاه می زند به سرم درد دل کنم
با یک نوار خالیِ کاست تمام روز

«من» بی «تو» مرده ای متحرّک تمام شب...
«من» بی «تو» سرد و خسته و ساکت تمام روز...

نجمه زارع


برچسب‌ها: اشعار, غزل, نجمه زارع
+ نوشته شده در  سه شنبه هشتم اسفند ۱۳۹۱ساعت 10:14  توسط احسان نصری  |