نوشته ام به دلِ شعرهای غیرمجاز
که دوست دارمت ای آشنای غیرمجاز

هوا بد است، بِکِش شیشه ی حسادت را
که دور باشد از این جا هوای غیرمجاز

به کوچه پا نگذاریم تا نفرمایند:
جدا شوند زِ هم این دو تای غیرمجاز

دل است، من به تو تجویز می‌کنم ـ دیگر
مباد پُک بزنی بر دوای غیرمجاز

ترا نگاه کنم هرچه روز تعطیل است
مرا ببر به همین سینمای غیرمجاز

تو ـ صحنه های رمانتیک و جمله های قشنگ
که حفظ کرده ای از فیلم های غیرمجاز

زبان به کام بگیر و شبیه مردم باش
مباد دم بزنی از خدای غیرمجاز

نجمه زارع


برچسب‌ها: اشعار, غزل, نجمه زارع
+ نوشته شده در  سه شنبه هجدهم مهر ۱۳۹۱ساعت 18:12  توسط احسان نصری  |