ساده اما قشنگ
خیلی از آنچه فکر کنی مبتلاترم...
حس می کنم کنار تو از خود فراترم
درگیر چشم های تو باشم رهاترم
تنهایی ام کم از غم دلتنگی تو نیست
من هرچه بی قرارترم، بی صداترم
گاهی مقابل تو که می ایستم نرنج!
پیش تو از هر آینه بی ادعاترم
قلبی که کنج سینه ی من می زند تویی
من با غم تو از خود تو آشناترم
هر لحظه اتفاق می افتم بدون تو
از مرگ ها و زلزله ها بی هواترم
حالم بد است... با تو فقط خوب می شوم
خیلی از آنچه فکر کنی مبتلاترم...
اصغر معاذی
برچسبها:
اشعار
,
غزل
,
اصغر معاذی
+
نوشته شده در چهارشنبه هشتم شهریور ۱۳۹۶ساعت 0:9  توسط احسان نصری |
آدرس کانال تلگرام:
sadeamaghashang@
صفحه نخست
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
نوشته های پیشین
اسفند ۱۴۰۲
بهمن ۱۴۰۲
آذر ۱۴۰۲
مهر ۱۴۰۲
تیر ۱۴۰۲
خرداد ۱۴۰۲
فروردین ۱۴۰۲
اسفند ۱۴۰۱
آذر ۱۴۰۱
آبان ۱۴۰۱
مرداد ۱۴۰۱
اسفند ۱۴۰۰
بهمن ۱۴۰۰
آبان ۱۴۰۰
تیر ۱۴۰۰
خرداد ۱۴۰۰
اردیبهشت ۱۴۰۰
فروردین ۱۴۰۰
اسفند ۱۳۹۹
بهمن ۱۳۹۹
دی ۱۳۹۹
آذر ۱۳۹۹
آبان ۱۳۹۹
مهر ۱۳۹۹
شهریور ۱۳۹۹
مرداد ۱۳۹۹
تیر ۱۳۹۹
خرداد ۱۳۹۹
اردیبهشت ۱۳۹۹
فروردین ۱۳۹۹
اسفند ۱۳۹۸
مرداد ۱۳۹۸
تیر ۱۳۹۸
خرداد ۱۳۹۸
اردیبهشت ۱۳۹۸
اسفند ۱۳۹۷
آرشيو
آرشیو موضوعی
اشعار
بریده کتاب
جمعه های انتظار
روزهای جانسوز
رسولان خاموش
بهانه های دلم
داستانهای ساده اما قشنگ
پیوندها
من در شعر نو
پانتومیم چشمانت (احسان نصری)
حوض نقاشی
RSS