حس می کنم کنار تو از خود فراترم
درگیر چشم های تو باشم رهاترم

تنهایی ام کم از غم دلتنگی تو نیست
من هرچه بی قرارترم، بی صداترم

گاهی مقابل تو که می ایستم نرنج!
پیش تو از هر آینه بی ادعاترم

قلبی که کنج سینه ی من می زند تویی
من با غم تو از خود تو آشناترم

هر لحظه اتفاق می افتم بدون تو
از مرگ ها و زلزله ها بی هواترم

حالم بد است... با تو فقط خوب می شوم
خیلی از آنچه فکر کنی مبتلاترم...

اصغر معاذی


برچسب‌ها: اشعار, غزل, اصغر معاذی
+ نوشته شده در  چهارشنبه هشتم شهریور ۱۳۹۶ساعت 0:9  توسط احسان نصری  |