ساده اما قشنگ
نمی چسبد
برگرد، تا وقتی نمی آیی نمی چسبد
بانوی من، پاییز، تنهایی نمی چسبد
وقتی نباشی پیش من، پاییز، جای خود
هر چیز زیبا و تماشایی نمی چسبد
بر سرزمین غصبی دل، بعد تو، شاهم
بر مُلک خالی، حکمفرمایی نمی چسبد
دار و ندارم بوده ای، هستی و خواهی بود
دار و ندارم، بی تو دارایی نمی چسبد
کم "هیت لک" نشنیده ام امّا "معاذالله"
وقتی زلیخا نیست، رسوایی نمی چسبد
هرچند تلخی می کنی شیرین من، با من
بی قند لبخندت ولی چایی نمی چسبد
از تو فقط یک عکس پیشم مانده بانو جان
می بوسمت امّا مقوایی نمی چسبد
رضا احسان پور
برچسبها:
اشعار
,
غزل
,
رضا احسان پور
+
نوشته شده در پنجشنبه دوم مهر ۱۳۹۴ساعت 16:53  توسط احسان نصری |
آدرس کانال تلگرام:
sadeamaghashang@
صفحه نخست
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
نوشته های پیشین
اسفند ۱۴۰۲
بهمن ۱۴۰۲
آذر ۱۴۰۲
مهر ۱۴۰۲
تیر ۱۴۰۲
خرداد ۱۴۰۲
فروردین ۱۴۰۲
اسفند ۱۴۰۱
آذر ۱۴۰۱
آبان ۱۴۰۱
مرداد ۱۴۰۱
اسفند ۱۴۰۰
بهمن ۱۴۰۰
آبان ۱۴۰۰
تیر ۱۴۰۰
خرداد ۱۴۰۰
اردیبهشت ۱۴۰۰
فروردین ۱۴۰۰
اسفند ۱۳۹۹
بهمن ۱۳۹۹
دی ۱۳۹۹
آذر ۱۳۹۹
آبان ۱۳۹۹
مهر ۱۳۹۹
شهریور ۱۳۹۹
مرداد ۱۳۹۹
تیر ۱۳۹۹
خرداد ۱۳۹۹
اردیبهشت ۱۳۹۹
فروردین ۱۳۹۹
اسفند ۱۳۹۸
مرداد ۱۳۹۸
تیر ۱۳۹۸
خرداد ۱۳۹۸
اردیبهشت ۱۳۹۸
اسفند ۱۳۹۷
آرشيو
آرشیو موضوعی
اشعار
بریده کتاب
جمعه های انتظار
روزهای جانسوز
رسولان خاموش
بهانه های دلم
داستانهای ساده اما قشنگ
پیوندها
من در شعر نو
پانتومیم چشمانت (احسان نصری)
حوض نقاشی
RSS