صبر کن، آرام، کم کم آشنا هم می شویم
عده ای قبلاً شدند و ما دو تا هم می شویم

مثل هر کاری از اول سخت می گیریم و بعد –
ساده در آغوش یکدیگر رها هم می شویم

شرم، چیزی دست و پاگیر است و وقت ما کم است
پس به مقدار ضرورت بی حیا هم می شویم

گرچه عمری سربزیری خصلت ما بوده است
هر کجا لازم شود سر به هوا هم می شویم

دیر یا زود آتش هر عشق می خوابد، کمی -
صبر کن، نسبت به هم بی اعتنا هم می شویم

از همان راهی که می آییم؛ برخواهیم گشت
بعد از آن با سادگی از هم جدا هم می شویم

اصغر عظیمی مهر


برچسب‌ها: اشعار, غزل, اصغر عظيمي مهر
+ نوشته شده در  دوشنبه چهاردهم مهر ۱۳۹۳ساعت 1:21  توسط احسان نصری  |