پریدی از من و رفتی به آشیانه ی کی؟
بگو کجایی و نوک می زنی به دانه ی کی؟

هوای گریه که تنگ غروب زد به سرت
پناه می بری از غصّه ها به شانه ی کی؟

شبی که غمزده باشی تو را بخنداند
ادای مسخره و رقصِ ناشیانه ی کی؟

اگر شبی هوسِ یک هوای تازه کنی
فرار می کنی از خانه با بهانه ی کی؟

تو مست می شوی از بوی بوسه ی چه کسی؟
تو دلخوشی به غزلهای عاشقانه ی کی؟

اگر کمی نگرانم فقط به خاطرِ این
که نیمه شب نرساند تو را به خانه یکی

مهدی فرجی


برچسب‌ها: اشعار, غزل, مهدی فرجی
+ نوشته شده در  یکشنبه چهارم خرداد ۱۳۹۳ساعت 15:51  توسط احسان نصری  |