ساده اما قشنگ
نقشه ها
گرچه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند
روی نقشه همه ی فاصله ها کوتاه اند
فاصله بين من و شهر شما يک وجب است
نقشه ها وقتی از اين فاصله ها می کاهند
من که از خود خبرم نيست چه قيدی دارم؟
«جمله های خبری» قيد مکان می خواهند
راهی شهر شما می شوم از راه خيال
بی خيالان چه بخواهند چه نه، گمراهند ـ
شهر پر می شود از اهل جنون «برج» به «برج»
«مهر» خواهان شما «مشتری» هر «ماه» اند
به «نظامی» برسانيد که در نسخه ی ما
خسروان برده ی کت بسته ی شيرين شاه اند
چند قرن است که خرما به نخيل است و هنوز
دست های طلب از چيدن آن کوتاه اند
غلامرضا طریقی
برچسبها:
اشعار
,
غزل
,
غلامرضا طریقی
+
نوشته شده در یکشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۲ساعت 16:13  توسط احسان نصری |
آدرس کانال تلگرام:
sadeamaghashang@
صفحه نخست
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
نوشته های پیشین
اسفند ۱۴۰۲
بهمن ۱۴۰۲
آذر ۱۴۰۲
مهر ۱۴۰۲
تیر ۱۴۰۲
خرداد ۱۴۰۲
فروردین ۱۴۰۲
اسفند ۱۴۰۱
آذر ۱۴۰۱
آبان ۱۴۰۱
مرداد ۱۴۰۱
اسفند ۱۴۰۰
بهمن ۱۴۰۰
آبان ۱۴۰۰
تیر ۱۴۰۰
خرداد ۱۴۰۰
اردیبهشت ۱۴۰۰
فروردین ۱۴۰۰
اسفند ۱۳۹۹
بهمن ۱۳۹۹
دی ۱۳۹۹
آذر ۱۳۹۹
آبان ۱۳۹۹
مهر ۱۳۹۹
شهریور ۱۳۹۹
مرداد ۱۳۹۹
تیر ۱۳۹۹
خرداد ۱۳۹۹
اردیبهشت ۱۳۹۹
فروردین ۱۳۹۹
اسفند ۱۳۹۸
مرداد ۱۳۹۸
تیر ۱۳۹۸
خرداد ۱۳۹۸
اردیبهشت ۱۳۹۸
اسفند ۱۳۹۷
آرشيو
آرشیو موضوعی
اشعار
بریده کتاب
جمعه های انتظار
روزهای جانسوز
رسولان خاموش
بهانه های دلم
داستانهای ساده اما قشنگ
پیوندها
من در شعر نو
پانتومیم چشمانت (احسان نصری)
حوض نقاشی
RSS