ساده اما قشنگ
سخت است...
خبر خیر تو از نقل حریفان سخت است
حفظِ حالات من و طعنه ی آنان سخت است
لحظه ی بغض نشد حفظ کنم چشمم را
در دل ابر نگهداری باران سخت است
کشتیِ کوچک من هرچه که محکم باشد
جَستن از عرصه ی هول آور طوفان سخت است
ساده عاشق شده ام ساده تر از آن رسوا
شهره ی شهر شدن با تو چه آسان... سخت است
ای که از کوچه ی ما می گذری، معشوقه!
بی محلی سر این کوچه دو چندان سخت است
زیر باران که به من زل بزنی خواهی دید:
فن تشخیص نم از چهره ی گریان سخت است
کوچه ی مهر ـــ سر نبش، کماکان باران...
دیدنِ حجله ی من اول آبان سخت است
کاظم بهمنی
برچسبها:
اشعار
,
غزل
,
کاظم بهمنی
+
نوشته شده در جمعه بیست و هشتم تیر ۱۳۹۲ساعت 13:31  توسط احسان نصری |
آدرس کانال تلگرام:
sadeamaghashang@
صفحه نخست
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
نوشته های پیشین
اسفند ۱۴۰۲
بهمن ۱۴۰۲
آذر ۱۴۰۲
مهر ۱۴۰۲
تیر ۱۴۰۲
خرداد ۱۴۰۲
فروردین ۱۴۰۲
اسفند ۱۴۰۱
آذر ۱۴۰۱
آبان ۱۴۰۱
مرداد ۱۴۰۱
اسفند ۱۴۰۰
بهمن ۱۴۰۰
آبان ۱۴۰۰
تیر ۱۴۰۰
خرداد ۱۴۰۰
اردیبهشت ۱۴۰۰
فروردین ۱۴۰۰
اسفند ۱۳۹۹
بهمن ۱۳۹۹
دی ۱۳۹۹
آذر ۱۳۹۹
آبان ۱۳۹۹
مهر ۱۳۹۹
شهریور ۱۳۹۹
مرداد ۱۳۹۹
تیر ۱۳۹۹
خرداد ۱۳۹۹
اردیبهشت ۱۳۹۹
فروردین ۱۳۹۹
اسفند ۱۳۹۸
مرداد ۱۳۹۸
تیر ۱۳۹۸
خرداد ۱۳۹۸
اردیبهشت ۱۳۹۸
اسفند ۱۳۹۷
آرشيو
آرشیو موضوعی
اشعار
بریده کتاب
جمعه های انتظار
روزهای جانسوز
رسولان خاموش
بهانه های دلم
داستانهای ساده اما قشنگ
پیوندها
من در شعر نو
پانتومیم چشمانت (احسان نصری)
حوض نقاشی
RSS