مادربزرگ

گم کرده ام در هیاهوی شهر

آن نظر بند سبز را

که در کودکی بسته بودی به بازوی من

در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق

خمره دلم

بر ایوان سنگ و سنگ

شکست

دستم به دست دوست ماند

پایم به پای راه رفت

من چشم خورده ام

من چشم خورده ام

من تکه تکه از دست رفته ام

در روز روز زندگانیم

 

زنده یاد حسین پناهی


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, حسین پناهی
+ نوشته شده در  دوشنبه دهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 11:49  توسط احسان نصری  |