اینبار هم به حس لعنتیم شک کن
بار دگر غمی تو بر دلم حک کن

پیراهن دل ز تو چه پر خون است
با زخم زبان تو روی آن لک کن

وقتی که دلم برای تو تنگ است
رویای مرا تو از خودت دک کن

مرغ دل من اسیر دست توست
فکری تو به حال زار مرغک کن

بیچاره دلم همیشه تلخی تو دید
یکبار شکرخنده ای تو برای طفلک کن

انگار که تو به عشق من بدبینی
اینبار بیا به حس خود شک کن

احسان نصری

برچسب‌ها: اشعار, غزل, احسان نصری
+ نوشته شده در  شنبه دهم دی ۱۳۹۰ساعت 18:37  توسط احسان نصری  |