پنهان و آشکار به یادت گریستم
چون ابر نوبهار به یادت گریستم

دلسنگ و پر غرور از این عشق رد شدی
دلتنگ و بی قرار به یادت گریستم

تو مثل رود راهی دریا شدن شدی
من مثل آبشار به یادت گریستم

روزی هزار بار تو را یاد کردم و...
روزی هزار بار به یادت گریستم

مانند جاده ای که به پایان نمی رسد
عمری در انتظار به یادت گریستم

دیدم که در قفس دو قناری چه دلخوش اند
بی هیچ اختیار به یادت گریستم

مجید ترکابادی


برچسب‌ها: اشعار, غزل, مجید ترکابادی
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۷ساعت 21:17  توسط احسان نصری  |