کدام مرد تو را زیر پر گرفته مگر؟
که دست می کشی از من، کدام مرد مگر-

-تو را به قدر من از شعر می کند لبریز؟
و بیت هاش به اسم تو می شود منجر

کدام بیت؟ چه حرفی تو را مردد کرد؟
کدام شاید و اما؟ کدام گرچه، اگر؟

تو کی به شاعر خود سر سپردی و هرگز
به هیچ مرد غریبه، به هیچ مرد دگر؟

و من که گیسوی تو بیت های خیسم بود
و هرچه بود برای تو بود... در آخر

تپانچه روی سرم شعر مرگ زمزمه کرد
و آرزوی تو گورم شد و نشستم بر-

-سر مزار خودم تا به خاک بسپارم
هر آنچه مانده از این آتش تو، خاکستر

محمدرضا حاج رستم بیگلو


برچسب‌ها: اشعار, غزل, محمدرضا حاج رستم بیگلو
+ نوشته شده در  چهارشنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 13:17  توسط احسان نصری  |