ساده اما قشنگ
آوارگی ازل به ابد سرنوشت ماست
در چشم ها دو خواهرِ همراز داشتی
خرما فروشِ عشوه گری ناز داشتی
ماندم که بر دهانِ تو "آری" ست یا که نیست؟!
بر لب چو غنچه ای غلط انداز داشتی
ای بهترین "غزل" که خدا "حافظِ" تو باد
خود در دو چشمِ خسته دو شیراز داشتی
من نیست جز غزل به بساطم ولی تو هم
طبعی سخن شناس و غزلباز داشتی
آوارگی ازل به ابد سرنوشت ماست
پایان نصیبِ توست که آغاز داشتی
امیرحسین الهیاری
برچسبها:
اشعار
,
غزل
,
امیرحسین الهیاری
+
نوشته شده در پنجشنبه هفدهم فروردین ۱۳۹۶ساعت 14:57  توسط احسان نصری |
آدرس کانال تلگرام:
sadeamaghashang@
صفحه نخست
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
نوشته های پیشین
اسفند ۱۴۰۲
بهمن ۱۴۰۲
آذر ۱۴۰۲
مهر ۱۴۰۲
تیر ۱۴۰۲
خرداد ۱۴۰۲
فروردین ۱۴۰۲
اسفند ۱۴۰۱
آذر ۱۴۰۱
آبان ۱۴۰۱
مرداد ۱۴۰۱
اسفند ۱۴۰۰
بهمن ۱۴۰۰
آبان ۱۴۰۰
تیر ۱۴۰۰
خرداد ۱۴۰۰
اردیبهشت ۱۴۰۰
فروردین ۱۴۰۰
اسفند ۱۳۹۹
بهمن ۱۳۹۹
دی ۱۳۹۹
آذر ۱۳۹۹
آبان ۱۳۹۹
مهر ۱۳۹۹
شهریور ۱۳۹۹
مرداد ۱۳۹۹
تیر ۱۳۹۹
خرداد ۱۳۹۹
اردیبهشت ۱۳۹۹
فروردین ۱۳۹۹
اسفند ۱۳۹۸
مرداد ۱۳۹۸
تیر ۱۳۹۸
خرداد ۱۳۹۸
اردیبهشت ۱۳۹۸
اسفند ۱۳۹۷
آرشيو
آرشیو موضوعی
اشعار
بریده کتاب
جمعه های انتظار
روزهای جانسوز
رسولان خاموش
بهانه های دلم
داستانهای ساده اما قشنگ
پیوندها
من در شعر نو
پانتومیم چشمانت (احسان نصری)
حوض نقاشی
RSS