ساده اما قشنگ
خوش باد خانه ای که در آن رد پای توست
آهنگ سینه نیست، که تنها صدای توست
رد می شوی و این تپش گام های توست
در نقطه نقطه ی دل من پا گذاشتی
خوش باد خانه ای که در آن رد پای توست
بیهوده نیست با هیجان می تپد دلم
سر می زند به سینه اگر، در هوای توست
روزی که دیدمت به تو گفتم در این جهان
سرمایه ام دلی ست که آن هم برای توست
"گفتی: "غریب شهر منی"، این چه غربت است؟!"
خوشبخت آن دلی که فقط آشنای توست
محبوب من ببخش! اگر در تمام شهر
نقل حدیث عشق من و ماجرای توست
احسان نصری
برچسبها:
اشعار
,
غزل
,
احسان نصری
+
نوشته شده در جمعه دهم دی ۱۳۹۵ساعت 0:12  توسط احسان نصری |
آدرس کانال تلگرام:
sadeamaghashang@
صفحه نخست
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
نوشته های پیشین
اسفند ۱۴۰۲
بهمن ۱۴۰۲
آذر ۱۴۰۲
مهر ۱۴۰۲
تیر ۱۴۰۲
خرداد ۱۴۰۲
فروردین ۱۴۰۲
اسفند ۱۴۰۱
آذر ۱۴۰۱
آبان ۱۴۰۱
مرداد ۱۴۰۱
اسفند ۱۴۰۰
بهمن ۱۴۰۰
آبان ۱۴۰۰
تیر ۱۴۰۰
خرداد ۱۴۰۰
اردیبهشت ۱۴۰۰
فروردین ۱۴۰۰
اسفند ۱۳۹۹
بهمن ۱۳۹۹
دی ۱۳۹۹
آذر ۱۳۹۹
آبان ۱۳۹۹
مهر ۱۳۹۹
شهریور ۱۳۹۹
مرداد ۱۳۹۹
تیر ۱۳۹۹
خرداد ۱۳۹۹
اردیبهشت ۱۳۹۹
فروردین ۱۳۹۹
اسفند ۱۳۹۸
مرداد ۱۳۹۸
تیر ۱۳۹۸
خرداد ۱۳۹۸
اردیبهشت ۱۳۹۸
اسفند ۱۳۹۷
آرشيو
آرشیو موضوعی
اشعار
بریده کتاب
جمعه های انتظار
روزهای جانسوز
رسولان خاموش
بهانه های دلم
داستانهای ساده اما قشنگ
پیوندها
من در شعر نو
پانتومیم چشمانت (احسان نصری)
حوض نقاشی
RSS