کوتاه ترین شب ها هم
بی تو نمی گذشت...

رحم کن عشق من
امشب شبِ یلداست

میلاد تهرانی

شب یلدا رو به تمام دوستان عزیز تبریک می گم

برچسب‌ها: اشعار, ترانه ابزورد, میلاد تهرانی
+ نوشته شده در  شنبه سی ام آذر ۱۳۹۲ساعت 14:47  توسط احسان نصری  | 

این دنیای کوچک و هفت میلیارد آدم

یعنی تو باور می کنی؟
شمرده ای؟
کی شمرده است؟

جز سیاستمدارها
دیده ای کسی آدم بشمرد؟

باور نکن
نارنجی
باور نکن
سبز آبی کبود من

باور کن
همه ی دنیا فقط تویی
و برخی دوستان
بقیه هم تکراری اند...

عباس معروفي

برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, عباس معروفی
+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۲ساعت 13:35  توسط احسان نصری  | 

گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد
هرچه کردم، هرچه آه، انگار آرامم نکرد

روستا از چشمِ من افتاد، دیگر مثلِ قبل
گرمی آغوش شالیزار آرامم نکرد

بی تو خشکیدند پاهایم، کسی راهم نبرد
دردِ دل با سایه ی دیوار آرامم نکرد

خواستم دیگر فراموشت کنم اما نشد
خواستم اما نشد، این کار آرامم نکرد

سوختم آنگونه در تب، آه از مادر بپرس
دستمالِ تب بُر نم دار آرامم نکرد

ذوق شعرم را کجا بردی؟ که بعد از رفتنت
عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد

نجمه زارع

برچسب‌ها: اشعار, غزل, نجمه زارع
+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و هفتم آذر ۱۳۹۲ساعت 14:57  توسط احسان نصری  | 

باری من و تو بی گناهیم
او نیز تقصیری ندارد

پس بی گمان این کار
کار چهارم شخص مجهول است!

قیصر امین پور


برچسب‌ها: اشعار, شعر نو, قیصر امین پور
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۲ساعت 14:11  توسط احسان نصری  | 

به رفتن تو سفر نه، فرار می گویند
به این طریقه ی بازی قمار می گویند

به یک نفر که شبیه تو دلربا باشد
هنوز مثل گذشته «نگار» می گویند

اگرچه در پی آهو دویده ام چون شیر
به من اهالی جنگل شکار می گویند

مرا مقایسه با تو بگو کسی نکند
کنار گل مگر از حسنِ خار می گویند؟

تو رفته ای و نشستم کنار این همدم
به این رفیق قدیمی سه تار می گویند

کاظم بهمنی


برچسب‌ها: اشعار, غزل, کاظم بهمنی
+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۲ساعت 11:49  توسط احسان نصری  | 

پس از این همه انتظار
تازه فهمیده ام

تو همان
"روز مبادا" هستی
که هیچ وقت نمی آید

احسان نصری


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, احسان نصری
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۲ساعت 12:59  توسط احسان نصری  | 

طرح اندام تو انگیزه ی معماری هاست
دلت آیینه ی ایوان طلاکاری هاست

باید از دور به لبخند تو قانع باشم
اخم تو عاقبت تلخ طمعکاری هاست

جای هر دفتر شعری که در آن نامت نیست
توی تاریک ترین گوشه ی انباری هاست

نفس باد صبا مشک فشان هم بشود
باز بوی خوش تو رونق عطاری هاست

با تو خوشبخت ترین مرد جهان خواهم شد
گرچه این خواسته ی قلبی بسیاری هاست

گاه آرامم و گاهی نگران، دنیایم -
شرح آشفته ای از مستی و هشیاری هاست

نیمه ی خالی لیوان مرا پُر نکنید
دل من عاشق اینگونه گرفتاری هاست

رضا نیکوکار


برچسب‌ها: اشعار, غزل, رضا نیکوکار
+ نوشته شده در  شنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۲ساعت 22:40  توسط احسان نصری  | 

نگران من نباش!
بهتر از این نمی شوم،
دیگر هیچوقت بهتر از این نمی شوم...

لیلا کردبچه


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, لیلا کردبچه
+ نوشته شده در  سه شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۲ساعت 14:42  توسط احسان نصری  | 

چون طفل که از خوردن داروست پریشان
با دوست پریشانم و بی دوست پریشان

ابرو به هم آورده و گیسو زده بر هم
چون ابر که بر گنبد مینوست پریشان

مجموعه ی ناچیز من آشفته ی او باد
آن کس که وجودم همه از اوست پریشان

دست و دل من بر سر این سلسله لرزید
در جنگل گیسوی تو آهوست پریشان

آرامش دریای مرا ریخته بر هم
این زن که پری خوست، پری روست، پری شان...

با حوصله ی تَنگ و دل سنگ چه سازم؟
با دوست پریشانم و بی دوست پریشان

علیرضا بدیع


برچسب‌ها: اشعار, غزل, علیرضا بدیع
+ نوشته شده در  دوشنبه هجدهم آذر ۱۳۹۲ساعت 19:53  توسط احسان نصری  | 

اگر موهایت نبود
باد را
چگونه نقاشی می کردم؟

احسان پرسا


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, احسان پرسا
+ نوشته شده در  یکشنبه هفدهم آذر ۱۳۹۲ساعت 14:13  توسط احسان نصری  | 

تا باد میان من و تو نامه رسان است
موی من و آرامش تو در نوسان است

دستی که مرا از تو جدا کرد نفهمید
دعوا نمک زندگی هم قفسان است

بگذار که اوقات تو را تلخ کنم گاه
شیرینی بسیار، خوراک مگسان است

هرچند که هر شاخه گلی رنگی و بویی
اما دَلگی خاصیت بوالهوسان است

این طور هوا حامل توفان جدیدی ست
این طور میان من و تو نامه رسان است

دنیا که به کام تو و من نیست، نباشد
ای کاش بدانیم به کام چه کسان است؟

مژگان عباسلو


برچسب‌ها: اشعار, غزل, مژگان عباسلو
+ نوشته شده در  شنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۲ساعت 13:28  توسط احسان نصری  | 

روسری ات را شل ببند
بگذار گناه دست هایم
به گردن باد بیافتد

بهرام محمودی


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, بهرام محمودی
+ نوشته شده در  جمعه پانزدهم آذر ۱۳۹۲ساعت 16:15  توسط احسان نصری  | 

باران که می گیرد به هم می ریزد اعصابم
تقصیر باران نیست... می گویند: بی تابم...!

گاهی تو را آنقدر می خواهم به تنهایی
طوری که حتی بودنم را بر نمی تابم

هر صبح، بی صبحانه از خود می زنم بیرون
هر شب کنار سفره، بُق کرده ست بشقابم

بی تو تمام پارک های شهر را تا عصر
می گردم و انگار دستی می دهد تابم

شب ها که پیشم نیستی... خوابم نمی گیرد
وقتی نمی بوسی مرا... با "قرص" می خوابم...!

اصغر معاذی

برچسب‌ها: اشعار, غزل, اصغر معاذی
+ نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم آذر ۱۳۹۲ساعت 14:38  توسط احسان نصری  | 

نه عزیز من...
آنهایی که عاشقت شده اند،
اعصابم را خورد نمی کنند،
اعتماد به نفسم را بالا می برند

میلاد تهرانی


برچسب‌ها: اشعار, ترانه ابزورد, میلاد تهرانی
+ نوشته شده در  چهارشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۲ساعت 14:18  توسط احسان نصری  | 

ای که برداشتی از شانه ی موری باری
بهتر آن بود که دست از سر ِ من برداری

ظاهر آراسته ام در هوس وصل، ولی
من پریشان تر از آنم که تو می پنداری

هرچه می خواهمت از یاد برم ممکن نیست
من تو را دوست نمی دارم اگر بگذاری

موجم و جرأتِ پیش آمدنم نیست، مگر
به دل سنگ تو از من نرسد آزاری

بی سبب نیست که پنهان شده ای پشت غبار
تو هم ای آیینه از دیدنِ من بیزاری؟

فاضل نظری


برچسب‌ها: اشعار, غزل, فاضل نظری
+ نوشته شده در  سه شنبه دوازدهم آذر ۱۳۹۲ساعت 18:47  توسط احسان نصری  | 

تو رفته ای
و بحران نوشیدن چای بی تو در این خانه
مهمترین بحران خاورمیانه است
و این احمق ها
هنوز سر نفت میجنگند...

پوریا عالمی


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, پوریا عالمی
+ نوشته شده در  یکشنبه دهم آذر ۱۳۹۲ساعت 16:55  توسط احسان نصری  | 

ای ناگهان تر از همه ی اتفاقها
پایان خوب قصه ی تلخ فراقها

یکجا ز شوق آمدنت باز می شوند
درهای نیمه باز تمام اتاقها

یک لحظه بی حمایت تو ای ستون عشق
سر باز می کنند ترکها به طاقها

بی دستگیری ات به کجا راه می بریم؟
در این مسیر پر شده از باتلاقها

باز آ، بهار من، که به نوبت نشسته اند
در انتظار مرگِ درختان، اجاقها

ای وارث شکوه اساطیر، جلوه کن
تا گم شود ابهت پر طمطراقها

مهدی عابدی


برچسب‌ها: اشعار, غزل, مهدی عابدی, جمعه های انتظار
+ نوشته شده در  جمعه هشتم آذر ۱۳۹۲ساعت 22:8  توسط احسان نصری  | 

کفر می گویم
تا سنگ شوم

آن گاه
کودکی بازیگوش
مرا بردارد،
و محکم بر شیشه ی تان بزند
تا بفهمی که سنگ،
شیشه را می شکند...

اکبر درویش


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, اکبر درویش
+ نوشته شده در  چهارشنبه ششم آذر ۱۳۹۲ساعت 19:30  توسط احسان نصری  | 


خالق، مرا شاعر، تو را شعر آفریده
چشمت دو بیتی؛ لب، غزل؛ مویت قصیده

دارد قشون آبی چشمت می آید
روسی برای فارسی لشگر کشیده

اول صدایت میکُشد نازک دلان را
چون سوت موشک بین شهری جنگ دیده

کام یکی از عاشقانت را برآور
یک لب مکیده بهتر از صد لب گزیده

حق میدهد بر مکر و نیرنگ زلیخا
هرکس به عمرش قصه ی یوسف شنیده

یک روز می آیی تو هم مثل ثریا
در پیریِ یک شهریارِ قد خمیده...

علی رکن الدین


برچسب‌ها: اشعار, غزل, علی رکن الدین
+ نوشته شده در  سه شنبه پنجم آذر ۱۳۹۲ساعت 18:33  توسط احسان نصری  | 

تو می‏ توانستی تاج سرم باشی
که انگار من پادشاه عاشقان جهانم
و تو ملکه ی رشک برانگیزِ شعرها...

چه فایده،
حالا هر دو آدم ‏هایی معمولی هستیم...

کامران رسول زاده

برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, کامران رسول زاده
+ نوشته شده در  سه شنبه پنجم آذر ۱۳۹۲ساعت 0:10  توسط احسان نصری  | 

باد می آید و از قافیه ها می گذرد
از غزل های من زخم نما می گذرد

باد یک آه بلند است که گاهی دم عصر
نرم می آید و از بغض خدا می گذرد

بوی آویشن کوهیست که می آید یا...
باد از خرمن موهای رها می گذرد؟

زنده رودیست پریشان وسط پیچ و خمش
شب جدا می گذرد... شعر جدا می گذرد

چند قرن است که یلدای من کهنه چنار
به غزلخوانی چشمان شما می گذرد

باد می آید و «رخساره برافروخته است»
شاید «از کوچه معشوقه ی ما می گذرد»

حامد عسکری


برچسب‌ها: اشعار, غزل, حامد عسکری
+ نوشته شده در  یکشنبه سوم آذر ۱۳۹۲ساعت 16:5  توسط احسان نصری  | 

بی تو...
قهوه ای سفارش نمی دهم
من به اندازه کافی تلخم...

فریبا عبدی


برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, فریبا عبدی
+ نوشته شده در  شنبه دوم آذر ۱۳۹۲ساعت 14:48  توسط احسان نصری  |